گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
آغاز تا پایان - سیری در جنگ ایران و عراق
جلد چهارم
طرح ریزی و اجرای عملیات در مرحله جدید






طی بحثها و بررسیهایی، در تاریخ 1 / 2 / 66 ادامه‌ی عملیات کربلای 10 به نحو زیر طرح‌ریزی گردید:
- در محور قرارگاه کردستان: لشکر 155 شهدا در کله گاوی، تیپ نبی اکرم (ص) در یال بسن و تیپ بیت المقدس در ادامه یال ارتباطی به اجرای

[ صفحه 183]

عملیات اقدام نمایند.
- در محور قرارگاه نجف: لشکر 25 کربلا برای تکمیل یال قشن و لشکر 5 نصر روی یال گلان به سمت ژاژیله و لشکر 14 لشکر 14 امام حسین (ع) روی ارتفاع ژاژیله عملیات نمایند. همچنین لشکر 5نصر در مرحله دوم روی همین محور عملیات را ادامه دهد. در همین محور، مقرر شد لشکر 11 امیرالمؤمنین (ع) روی خط مقابل ارتفاع هزار کانیان و تیپ 48 فتح از یال میراوه به طرف ارتفاع آمدین عمل کنند و لشکر 25 کربلا مأموریت داشت روی ارتفاع آمدین عمل نماید. همچنین لشکرهای 33 المهدی (عج) و 41 ثارالله مأموریت داشتند تنگه وراز را مسدود نمایند.
- در محور قرارگاه رمضان نیز قرار شد ارتفاعات ویسی، قمیش و دولبشک تصرف شود و سپس لشکرهای 33 و 41 در دولبشک و لشکرهای 14و 5 در ارتفاعات قمیش مستقر شوند. همچنین قرار شد جهاد سازندگی برای احداث جاده روی قشن، یال میراوه، بالوکاوه، از سرگلو به گامو و همچنین از سرگلو به شاشو، اقدام نماید.
طی تلاشهایی که انجام شد، تیپ 48، در شب دهم نیروهایش را در یال میرآوه مستقر کرد، ولی با افزایش فشار دشمن عقب‌نشینی کرد و در یال شاشو مستقر شد. لشکر 11 امیرالمؤمنین (ع) در شب نهم در زیر گامو تا شاشو مستقر شد. این امر سبب گردید ضعف در جبهه گامو تا اندازه‌ای مرتفع شود. در شب هشتم لشکر نصر از گلان 2 به پایین عمل کرد، ولی تنها تلفاتی بر دشمن وارد ساخت. از شب نهم، لشکر 25 طی عملیات متوالی، تنها یک پایگاه از سه پایگاه دشمن روی قشن را تصرف کرد. در شب دهم دشمن از گلان 1 و 2 موفق به نفوذ شد و ارتفاع گلان را تصرف کرد. لشکرهای 33 و 41 برای تکمیل اهداف عملیات و باز پس‌گیری گلان وارد عمل شدند و سرانجام با تصرف و پاکسازی منطقه از نیروهای دشمن، به تشکیل خط پدافندی مبادرت کردند.

[ صفحه 184]

به این ترتیب، بنا به دلایلی از جمله هوشیاری دشمن نسبت به سمت تک، سرعت و شتاب اولیه و عدم آمادگی لازم، گستردگی طرح و عدم تناسب آن با توان و برخی عوامل دیگر، عملیات متوقف شد. همچنین عدم هماهنگی بین عملیات منظم و عملیات نامنظم نیز در این میان بی‌تأثیر نبود.

عملیات فتح 5

اشاره

قرارگاه رمضان سپاه پاسداران با سازماندهی و اجرای عملیات در عمق خاک عراق در سال 66، موقعیت جدیدی فراهم کرد. بر پایه‌ی همین موقعیت، سلسله تلاشهای سیاسی برای گسترش همکاری با معارضین عراقی، منجر به شکل‌گیری مقدمات اجرای عملیات فتح 5 در شمال سلیمانیه به عنوان یک عملیات نامنظم و گسترده شد. این عملیات همزمان با عملیات کربلای 10 در منطقه ماووت، در ساعت 47: 1 بامداد روز 25 / 1 / 66 از درون خاک عراق آغاز شد. سرعت عمل نیروها و گستردگی عملیات موجب غافلگیری دشمن گردید و طی 2 الی 3 ساعت پس از آغاز عملیات، کلیه‌ی اهداف عملیات نامنظم فتح 5 تصرف شد.
در عین حال، ناتوانی نیروهای نامنظم برای مقابله با فشارهای قوای عراقی و عدم اتصال مناطق آزاد شده به داخل خاک ایران، سبب گردید تدریجا دشمن کلیه مواضع متصرفه را باز پس گیرد.

بازتاب عملیات کربلای 10

اجرای عملیات در منطقه غرب کشور و همزمانی آن با عملیات فتح 5 از جمله مسائلی بود که مورد توجه خبرگزاریها قرار گرفت. چنانکه فرستاده‌ی ویژه‌ی خبرگزاری فرانسه، پس از بازدید از ارتفاعات ماووت در خاک عراق، طی گزارشی به نقل از تحلیلگران گفت:

[ صفحه 186]

«عملیات مزبور برای ایران این هدف را در پی دارد که رقیب را در لحظه‌ای که عملیات بسیار مهمتری در جنوب جریان دارد، در شمال سرگرم کند.» [478] .
هفته‌نامه جینز دیفنس با توجه به گزارشهای منتشره از سوی عراق مبنی بر خنثی‌سازی تهاجمات ایران می‌نویسد:
«به رغم ادعاهای عراق مبنی بر خنثی کردن این عملیات (کربلای 10) به نظر می‌رسد که ایران توانسته است در شمال شرقی عراق، در آخرین عملیات رزمی خود به موفقیت برسد و تا سی و چهار کیلومتر در داخل عمق خاک عراق پیشروی کند.» [479] .
تجزیه و تحلیل روزنامه‌ی ژاپنی کی زایب از عملیات کربلای 10 نیز قابل توجه است:
«این حملات نشانه‌ی عزم ایران برای ادامه جنگ بوده و تلاشهایی که گفته می‌شود به منظور خاتمه دادن به این جنگ انجام گرفته، بی‌ثمر است.» [480] .
آقای هاشمی، فرمانده‌ی عالی جنگ و رئیس وقت مجلس شورای اسلامی، در تشریح عملیات و اهداف جمهوری اسلامی از این عملیات اظهار داشت:
«در آینده خواهیم دید همانند نقشی که «فاو»، در جنوب به عنوان دروازه ورودی به نقاط دیگر ایفا می‌کند، این منطقه چنین وضعی را در شمال جبهه در کردستان خواهد داشت.» [481] .
اظهارات آقای هاشمی بیانگر اهمیت عملیات و همچنین اهداف ایران در منطقه شمال غرب بود که سپاه پاسداران بعدها در سلسله عملیاتهایی از ماووت تا والفجر 10، به اجرای آن پرداخت.

[ صفحه 187]


از ماووت تا حلبچه

تلاشهای جدید سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه غرب کشور در چارچوب استراتژی جدید، [482] اساسا بدین منظور طرح‌ریزی و اجرا شد که با باز کردن عقبه‌ی معارضین کرد عراقی به ایران و اتصال منطقه آزاد شده از خاک عراق به ایران، در منطقه شمال غرب جبهه جدیدی در برابر دشمن گشوده شود. چنین پیش‌بینی می‌شد که با توجه به موفقیت معارضین عراقی و موقعیتی که برای یک پیروزی وجود داشت، با پیشروی در عمق منطقه، دشمن نهایتا برای مقابله به نقل و انتقالات وسیع از منطقه‌ی جنوب به غرب اقدام خواهد کرد و این امر به منزله فراهم شدن مقدمه اجرای عملیات در جنوب خواهد بود، ضمن اینکه جبهه‌های جدیدی در شمال غرب در برابر دشمن گشوده شده و بخشی از نیروها و فرماندهی دشمن را تجزیه خواهد کرد.
در این چارچوب، پس از اجرای عملیات کربلای 10 و فتح 5 در اردیبهشت سال 66، مجددا سلسله عملیاتی طی دو مرحله در منطقه شمال غرب طرح‌ریزی و اجرا شد. مرحله‌ی اول شامل عملیات نصر 4 و نصر 7 بود که یگانهای نیروی زمینی سپاه به ترتیب در تاریخهای 31 / 3 / 66 و 13 / 5 / 66 اجرا کردند. مرحله دوم این عملیاتها پس از فراغت نیروی دریایی سپاه از درگیری سه ماهه (شهریور، مهر، آبان) با امریکا در خلیج فارس با عملیات نصر 8 در تاریخ 29 / 8 / 66 آغاز گردید و با عملیات بیت المقدس 2 و بیت المقدس 3 در ماووت ادامه یافت و سرانجام با عملیات والفجر 10 در حلبچه پایان پذیرفت.
در جدول صفحه بعد نمایی از این سلسله عملیات آورده شده است.

[ صفحه 188]

سلسله عملیات جبهه شمال غرب در 9 ماهه آخر سال 1366
نام عملیات: نصر 4، تاریخ: 31 / 3 / 66، سازمان عمل کننده: سپاه پاسداران، منطقه: ماووت، نتایج عملیات: بخشی از منطقه ماووت از جمله شهر و دشت ماووت و ارتفاعات ژاژیله، شاخ قشن و بالوسه (مجموعا 50 کیلومتر مربع) آزاد شد.
نام عملیات: نصر 7، تاریخ: 13 / 5 / 66، سازمان عمل کننده: سپاه پاسداران، منطقه: دوپازا و بلفت در محور سردشت، نتایج عملیات: ارتفاعات دوپازا و بلفت به وسعت 30 کیلومتر مربع آزاد شد.
نام عملیات: نصر 8، تاریخ: 29 / 8 / 66، سازمان عمل کننده: سپاه پاسداران، منطقه: ماووت، نتایج عملیات: بخش دیگری از منطقه ماووت از جمله گرده‌رش آزاد شد.
نام عملیات: بیت المقدس 2، تاریخ: 25 / 10 / 66، سازمان عمل کننده: سپاه پاسداران، منطقه: ماووت، نتایج عملیات: بخش دیگری از منطقه ماووت شامل ارتفاعات قمیش، ویولان و تنگه گوجار فتح شد.
نام عملیات: بیت المقدس 3، تاریخ: 23 / 11 / 66، سازمان عمل کننده: سپاه پاسداران، منطقه: ماووت، نتایج عملیات: بخش دیگری از منطقه ماووت شامل ارتفاع مهم و مرتفع گوجار به تصرف رزمندگان اسلام درآمد.
نام عملیات: والفجر 10، تاریخ: 23 / 12 / 66، سازمان عمل کننده: سپاه پاسداران، منطقه: حلبچه، نتایج عملیات: بخشی وسیعی از استان سلیمانیه از جمله شهرهای حلبچه، دوجیله و خورمال تصرف شد.

[ صفحه 189]


عملیات نصر 4

اشاره

گر چه در عملیات کربلای 10 و در چارچوب استراتژی جدید ایران، برخی از ارتفاعات از جمله ژاژیله، اسپیدار، گلان، شاخ قشن و بالوسه آزاد شد، لیکن توقف عملیات از یک سو و تلاشهای دشمن به منظور باز پس‌گیری مناطق متصرفه از سوی دیگر، سبب گردید تا عملیات نصر 4 به منظور تداوم عملیات کربلای 10 و با هدف تصرف شهرک ماووت عراق و ارتفاعات ژاژیله طرح‌ریزی شود. در واقع، عملیات نصر 4 برای تکمیل اهداف عملیات کربلای 10 انجام گرفت و این امیدواری وجود داشت که موفقیت حاصله در این عملیات، مقدمات تصرف ارتفاع گرده‌رش واقع در غرب رودخانه چولان را فراهم سازد.

موقعیت منطقه

شهر ماووت در میان ارتفاعات بلند با یالهای به هم پیوسته، صخره‌ای و صعب العبور واقع شده است که تصرف آن با دشواری بسیاری همراه است. ارتفاعات این منطقه از شمال به مرز سردشت و رودخانه زاب و از جنوب به شهرک ماووت و جاده آسفالته منتهی می‌شود. تسلط و اشراف ارتفاعات بر قسمتهایی از منطقه ماووت و پایگاه و پادگان و مواضع توپخانه در این منطقه، بر اهمیت و ارزش نظامی این ارتفاعات می‌افزود.
ارتفاعات این منطقه شامل گامو، هزار کانیان، بالوکاوه، قشن، گلان، ژاژیله، بالوسه در شرق رودخانه چولان و ارتفاعات گرده‌رش، ویولان، قمیش، دولبشک، الاغلو و گوجار در غرب آن می‌باشد. جاده‌های موجود در منطقه، راههای وصولی به شهر ماووت را برای ایران از سردشت و بانه و برای دشمن از چوارتا و سلیمانیه تسهیل می‌کند.
در منطقه ماووت، شهر ماووت به لحاظ موقعیت و قدمت آن از اهمیت

[ صفحه 190]

زیادی برخوردار است. با اجرای عملیات کربلای 10 و درک دشمن از اهمیت این منطقه و شهر ماووت، افزایش حضور دشمن در منطقه منجر به تبدیل ماووت به یک شهر نظامی شد. [483] .

طرح مانور

عملیات از چهار محور شامل: یال غربی ارتفاع گلان (بزرگ) و ارتفاع ژاژیله، ادامه یال ارتفاع قشن تا آخر قله‌های 1 و 2 و 3 شهر ماووت، یال میرآوه و یال بالوکاوه (ارتفاعات دو قلو) و از بالوسه تا یال غربی قشن، طرح‌ریزی می‌شد. با تأکید بر اهمیت تپه دو قلو و تصرف و حفظ آن، درباره نحوه عملیات روی ارتفاع ژاژیله و نیز تثبیت خطوط دفاعی در جلوی شهر ماووت بحث و بررسی شد. در این عملیات، قوای تحت امر قرارگاه نجف شامل 9 یگان پیاده از نیروی زمینی سپاه بود. همچنین، تیپ زرهی 38 ذوالفقار سپاه مأموریت پشتیبانی و اجرای تیر تانک را برعهده داشت. [484] .
چنانکه پیش از این اشاره شد، از مدتها قبل دشمن نسبت به سمت اصلی تلاش رزمندگان اسلام در این منطقه حساس شده بود. بویژه آنکه در این منطقه اقداماتی برای احداث جاده، همراه با افزایش تحرکات نظامی صورت می‌گرفت. در مقابل، دشمن نیز به موازات افزایش استعداد نیروهایش، آرایش آنها را تغییر داد. لذا با توجه به اقدامات و تلاشهای دشمن، بخصوص اجرای آتش نسبتا شدید روی ارتفاعات گلان و قشن - که نقش مهمی در طرح مانور عملیات نیروهای خودی داشتند - و همچنین حملات هوایی ارتش عراق، به نظر می‌رسید که دشمن در هوشیاری نسبی به سر می‌برد. [485] .

اجرای عملیات

حرکت نیروها از غروب روز سه‌شنبه 30 / 3 / 66 به سمت هدفهای تعیین شده

[ صفحه 191]

آغاز شد. نیروهای لشکر 14 امام حسین (ع) و لشکر قدس که مأموریت اجرای عملیات روی ارتفاع ژاژیله را برعهده داشتند. به خاطر مسافت طولانی، تلاش چشمگیری را برای رسیدن به هدف انجام دادند و سرانجام در ساعت 10: 1 بامداد 31 / 3 / 66 به رغم اینکه برخی از یگانها هنوز در راه بودند، درگیری با نیروهای دشمن آغاز شد و در ساعت 2 بامداد رمز عملیات به نام مبارک «یا امام جعفر صادق (ع)» قرائت و درگیری در کلیه محورها آغاز شد.
گر چه عملیات به مدت 15 شبانه روز ادامه یافت، لیکن نتایج حاصله در شب اول حائز اهمیت بود، زیرا می‌توانست بر پایه غافلگیری نسبی اهداف عملیات را تأمین نماید. در شب اول، لشکر 25 کربلا به سهولت قله‌های 1 و 2 ارتفاع قشن را تصرف کرد. لشکر 14 امام حسین (ع) نیز اهداف خود روی ارتفاع گلان را تصرف و تأمین کرد. همچنین، لشکر قدس پایگاههای دشمن در جنوب ارتفاع ژاژیله را به تصرف درآورد.
موفقیتهای اولیه در این محور سبب گردید تا تلاش برای الحاق لشکر قدس و لشکر 14 امام حسین (ع) روی جاده آسفالت ماووت - سورقلات که موجب تسلط بر شهر ماووت می‌شود، مورد تأکید قرار گیرد. بر همین اساس، با روشن شدن هوا الحاق حاصل گردید و نیروها در مواضع جدید مستقر شدند. لشکر 32 انصار نیز توانست قله 1596 بالوکاوه را تصرف نماید و تیپ 11 امیرالمؤمنین (ع) نیز تپه دو قلو را تصرف کرد.
به رغم تأمین بخش مهمی از اهداف، به علت عدم الحاق لشکر امام حسین (ع) و لشکر 57 حضرت ابوالفضل (ع)، شهر ماووت در شب اول به طور کامل سقوط نکرد و دشمن همچنان در قسمت غربی به حضور و مقاومت خود ادامه داد.
دشمن به منظور مقابله با موفقیت جدید نیروهای خودی، تلاش اصلی را روی ارتفاع قشن متمرکز کرد تا شهر ماووت را از محاصره خارج نماید. اهمیت

[ صفحه 192]

این ارتفاع سبب گردید که در ادامه عملیات، لشکرهای 41 ثارالله و 33 المهدی (عج) که مأموریت تصرف و پاکسازی باقی مانده مواضع دشمن در غرب شهر ماووت رابه عهده داشتند، در این محور برای تثبیت ارتفاع قشن وارد عمل شوند.
با ادامه درگیری روی قشن سرانجام در شب دوم عملیات، یال قشن پاکسازی و نیروهای خودی به سمت شهر ماووت پیشروی کردند.
بدین ترتیب، طی 15 روز درگیری، سرانجام بخشی از منطقه ماووت از جمله شهر و دشت ماووت و ارتفاعات ژاژیله، شاخ قشن، بالوسه و نقاطی دیگر جمعا بالغ بر 50 کیلومتر مربع آزاد گردیدند.
اهمیت و نتایج پیروزی در عملیات نصر 4 سبب گردید تا دشمن برای باز پس‌گیری ارتفاعات، علاوه بر بمباران شدید با هواپیما، حتی از راکتهای حاوی سیانور که با هلیکوپتر شلیک می‌شدند، استفاده کند. ناکامی دشمن سبب گردید تا عراق در استراتژی جدید خود برای مقابله با تلاشهای جمهوری اسلامی، سازمان منافقین را در این منطقه فعال کند. زیرا با توجه به ضرورت دستیابی به اطلاعات، منافقین می‌توانستند خواسته‌های رژیم عراق را تأمین کنند. متقابلا، منافقین نیز برای این منظور از انرژی و آمادگی زیادی برخوردار بودند. البته این اقدام عراق در استفاده از منافقین به نوعی مقابله با جمهوری اسلامی در به کارگیری اکراد معارض عراقی، محسوب می‌شد. بر پایه همین ضرورتها، در بهار سال 66، رجوی در بغداد با صدام ملاقات کرد و قرار شد منافقین عملیات نامنظم را آغاز نمایند. به همین منظور، استقرار تیمهای شناسایی منافقین و اجرای عملیات شناسایی آغاز شد. نظر به اهمیت و ابعاد جدید تلاشهای منافقین در هم پیمانی گسترده با رژیم عراق، رجوی طی پیامی به نیروهای شناسایی خود دستور داد تا در مورد باقی ماندن هر گونه ردپا جدا هشیاری به خرج دهند.

[ صفحه 194]


عملیات نصر 7

اشاره

استقرار نیروهای دشمن روی ارتفاعات سرکوب منطقه سردشت، به ویژه ارتفاع دوپازا، استقرار نیروهای خودی را در منطقه دچار مشکلاتی کرده بود و متقابلا تردد ضد انقلاب را تسهیل کرده و آنها را زیر پوشش خود قرار داده بود. به همین دلیل، عملیات نصر 7 با هدف خارج کردن منطقه عمومی سردشت از دید و تیر دشمن و متقابلا زیر دید و تیر قرار دادن قلعه دیزه عراق و مهار تردد ضد انقلاب در محور سردشت طرح‌ریزی شد.

موقعیت منطقه

ارتفاع دوپازا (2791 متر) به عنوان بلندترین ارتفاع منطقه در امتداد سلسله ارتفاعات دوپازا در 13 کیلومتری غرب سردشت در خط نوار مرزی قرار دارد. دوپازا از شمال به دو ارتفاع اسپیدان و بلفت، از جنوب به ارتفاعات لک لک، شهید زین‌الدین، کله قندی و فرفری محدود می‌شود و از شرق به کوههای رستم آلیان و کانی‌رش و در غرب به دشت قلعه دیزه و شهر قلعه دیزه عراق منتهی می‌شود.

طرح مانور

طرح‌ریزی عملیات همراه با اقدامات اولیه به رغم دشواریهای آن، به ویژه تسلط و اشراف دشمن بر تحرکات نیروهای خودی، انجام گرفت. عملیات در دو مرحله طرح‌ریزی شد، به این شکل که در مرحله اول، تصرف ارتفاعات مهم دوپازا و یالهای آن، تپه شاهمرادی و تصرف یال ارتفاعات بلفت (خودی) مورد تأکید قرار گرفت. همچنین تصرف ارتفاع بلفت (عراق) برای مرحله دوم در نظر گرفته شد. با توجه به اهمیت عملیات در مرحله اول، لشکر 31 عاشورا و

[ صفحه 196]

لشکر 27 محمد رسول الله (ص) و تیپ 18 الغدیر تأمین اهداف عملیات را در این مرحله به عهده داشتند و برای مرحله دوم تیپ 29 نبی اکرم (ص) در نظر گرفته شد.

اجرای عملیات

سرانجام عملیات نصر 7 پس ازفراهم‌سازی مقدمات آن، با دو لشکر و دو تیپ از نیروهای سپاه پاسداران در موقعیتی که به نظر می‌رسید دشمن هوشیار است، در ساعت 30: 2 بامداد روز 14 / 5 / 66 با رمز مقدس «یا زهرا (س)» آغاز شد. تهاجم سریع نیروهای خودی، به رغم هوشیاری نسبی دشمن سبب گردید تا کلیه اهداف عملیات در مرحله اول تصرف و تأمین شود. مرحله دوم آن نیز پس از اجرای آتش توپخانه روی مواضع دشمن از دو محور جاده و یال بلفت آغاز شد و نیروهای تیپ 29 نبی اکرم (ص) پس از 3 ساعت درگیری اولین قله بلفت را به تصرف درآوردند.
با توجه به اهمیت این منطقه، دشمن طی 10 شبانه روز با پاتکهای سنگین برای باز پس‌گیری مناطق متصرفه تلاش کرد لیکن موفق نشد. در نتیجه‌ی این عملیات، ارتفاعات «دوپازا» و «بلفت» و منطقه‌ای به وسعت 30 کیلومتر مربع آزاد شد.

عملیات نصر 8

اشاره

در تداوم سلسله عملیاتی که در منطقه شمال غرب انجام گرفت، عملیات نصر 8 با هدف تسلط بر بخشی از رودخانه قلعه چولان، جهت تسهیل عبور نیروها و تصرف ارتفاعات مهم منطقه، به ویژه ارتفاع گرده‌رش، برای ورود به زمین منطقه غرب رودخانه قلعه چولان، طرح‌ریزی شد.
معضلات موجود در منطقه به ویژه محدودیتها و فقدان عقبه در موقعیت

[ صفحه 198]

خاص جوی، با فرارسیدن فصل سرما رو به فزونی نهاد. ضرورت اجرای عملیات عمدتا برای فراهم‌سازی مقدمات عملیات گسترده در منطقه شمال غرب بود. به همین دلیل، به رغم دشواریهایی که وجود داشت، تلاش برای فراهم‌سازی مقدمات عملیات و طرح‌ریزی مانور عملیات انجام گرفت.

طرح مانور

این بحث با استفاده از خلاصه گزارش مجموعه‌ی عملیات جبهه شمال غرب (سند شماره 599 / گ) در آرشیو اطلاع‌رسانی مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ تدوین شده است.
عملیات نصر 8 با هدف تصرف ارتفاع گرده‌رش تحت فرماندهی قرارگاه نجف به شرح زیر طرح‌ریزی شد:
- تصرف نیمه جنوبی ارتفاع 1418 (قله دوم) توسط لشکر 21 امام رضا (ع)
- تصرف نیمه شمالی ارتفاع 1418 و تصرف ارتفاع 1391 (قله سوم) توسط لشکر 57 حضرت ابوالفضل (ع).
- تصرف نیمه غربی ارتفاع 1426 (قله اول) توسط لشکر 11 امیرالمؤمنین (ع).
- تصرف نیمه شرقی ارتفاع 1426 (قله اول) توسط تیپ 12 قائم (عج).
- تصرف ارتفاعات 1317 و 1348 (قله چهارم) توسط لشکر 155 ویژه شهدا.
همچنین لشکرهای 7 ولیعصر (عج)، 52 قدس و تیپ 35 امام حسن (ع) و تیپ مسلم بن عقیل به عنوان احتیاط قرارگاه در نظر گرفته شدند.

اجرای عملیات

نیروها با حرکت از محورهای مختلف پس از 5 الی 8 ساعت راهپیمایی، در نزدیکی مواضع دشمن استقرار یافته و در انتظار قرائت رمز عملیات بودند.

[ صفحه 199]

سرانجام در ساعت 16: 1 بامداد 29 / 8 / 66 عملیات نصر 8 با رمز مبارک «یا محمد بن عبدالله ادرکنی، ادرکنی، ادرکنی» آغاز شد. یگانها به طور هماهنگ به مواضع دشمن یورش بردند و تنها یک ساعت پس از آغاز عملیات، هدفهای خود را در قله‌های 1418، 1426 و 1391 تصرف کردند. همچنین قرارگاه تاکتیکی تیپ 39 دشمن و مقر گردان 1 این تیپ به تصرف نیروهای خودی درآمد. در این میان، تنها مقر گردان 2 تیپ 39 در ادامه یال شمالی گرده‌رش همچنان در دست دشمن باقی ماند. به رغم فشارها و پاتکهای دشمن در روز اول نیروهای خودی، مواضع متصرفه را پاکسازی و تأمین کردند.
در شب دوم، یک گردان از لشکر ویژه شهدا، با عبور از لشکر 57، روی ادامه یال گرده‌رش وارد عمل شد و آن را تصرف کرد. در تداوم عملیات، به رغم فشارهای دشمن، سرانجام پس از یک هفته نبرد در وضعیت جوی نامساعد روی ارتفاعات صعب العبور، نهایتا بخش دیگری از منطقه عمومی ماووت شامل ارتفاع گرده‌رش به تصرف نیروهای خودی درآمد.

عملیات بزرگ بیت المقدس 2

اشاره

تصرف ارتفاع گرده‌رش در عملیات نصر 8، امکان عبور از رودخانه قلعه چولان و ورود به غرب آن و گسترش به سمت شمال غربی و جنوب منطقه را فراهم کرد. ضمن اینکه با عملیات نصر 4 و تصرف شهر ماووت نیز امکان اجرای عملیات در جناح چپ منطقه، شامل شرق رودخانه قلعه چولان فراهم شد. نتایج مجموعه موفقیتهای حاصله در سلسله عملیات پیشین در منطقه شمال غرب سبب گردید تا شرایط لازم برای اجرای عملیاتی بزرگ در شمال سلیمانیه فراهم شود.
ضرورت تداوم عملیات در محور ماووت، سبب گردید عملیات بیت المقدس 2 در 25 / 10 / 66 در سخت‌ترین وضعیت جوی و در میان برف

[ صفحه 200]

و سرما، با هدف «تصرف جاپا برای نزدیکی به شهر سلیمانیه و سد دوکان و قلعه دیزه عراق» طرح‌ریزی و اجرا شود.
در چنین موقعیتی، یگانها علاوه بر مشکلاتی که برای استقرار داشتند، به هنگام پیشروی و رسیدن به مواضع دشمن نیز با دشواریهای بسیار مواجه بودند. چنانکه نیروها بعضا مسیرهای طولانی را در میان برف و در کوهستان به مدت 6 تا 8 ساعت طی می‌کردند. تراکم برف در برخی محورها سبب گردیده بود که نیروها تا زانو در برف فروروند و همین امر منجر به کاهش توان آنها می‌شد.
بخشی از مشکلات ناشی از اوضاع جوی و زمین موجب تأخیر در جا به جایی سریع نیروها می‌شد. طوری که پس از گذشت 48 ساعت نیروها می‌بایست به دلیل خستگی، خیسی و گل‌آلود بودن لباسها و بیماری تعویض می‌شدند. فرمانده یکی از یگانهای سپاه در این باره گفت:
«در خط سنگر نداریم، زمین خیلی گل و شل است، امکان کار نمی‌دهد. پر کردن گونی هم به خاطر وضع زمین ممکن نیست نیروها در اینجا دیگر توانی ندارند.»
فرمانده یکی دیگر از یگانهای سپاه نیز در مورد یک گردان از نیروهایی که پای کار آمدند اظهار داشت:
«چادر نمی‌شد زد، چون نزدیک خط بود. (نیروها) پتو روی خود کشیدند. حدود 20 - 30 سانتی متر برف روی آنها نشسته بود. 3 نفر حالشان بسیار بد شد و بیهوش شدند. یک نفر هم بر اثر سرمای شدید شهید شد.»
اجرای عملیات در چنین وضعیت سخت و دشواری، علاوه بر ملاحظات مختلفی که وجود داشت، اساسا به این امید و انتظار انجام می‌گرفت که مقدمات غافلگیری دشمن را فراهم سازد.

[ صفحه 201]


موقعیت منطقه

منطقه عملیاتی بیت المقدس 2 در شمال استان سلیمانیه عراق واقع شده است. این منطقه عملیاتی از شمال به ارتفاعات گرده‌رش و ویولان، از جنوب به ارتفاعات الاغلو، دولبشک و یاش قلعه و از شرق به ارتفاعات آمدین و گلان و از غرب به ارتفاع گوجار منتهی می‌شود. رودخانه قلعه چولان زمین منطقه را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم کرده است و از شمال تا جنوب منطقه عملیاتی امتداد دارد. عقبه نزدیک منطقه، شهر بانه می‌باشد که منطقه عملیاتی را با جاده کاگر - بانه به شهر بانه متصل می‌کند.

طرح مانور

عملیات در دو مرحله طرح‌ریزی شد. بدین ترتیب که در مرحله اول ارتفاعات ویولان، دشت هرمدان، یالهای ابتدای ارتفاع گوجار و یالهای مقابل این ارتفاع که بر ارتفاع الاغلو و تنگه الاغلو تسلط داشت و نیز ارتفاعات الاغلو، قمیش و دولبشک به همراه تنگه دولبشک - الاغلو، تصرف شود و در مرحله دوم پس از تأمین اهداف مرحله اول، با تصرف ارتفاعات موکبه و قیوان پیشروی به سمت عمق منطقه، انجام گیرد.
تداوم عملیات در عمق منطقه پس از مرحله اول، از جمله تدابیری بود که تحقق آن، علاوه بر کسب موفقیت در مرحله اول، به عوامل دیگری همچون توان نیروهای خودی و وضعیت دشمن در منطقه بستگی داشت.
موقعیت زمین منطقه و تقسیم آن به دو قسمت شرقی و غربی، به جهت تأثیر رودخانه قلعه چولان، سبب گردید تا اجرای عملیات با دو قرارگاه نجف و قدس پیش‌بینی شود. بدین ترتیب که قرارگاه نجف در محور قمیش (دشت هرمدان) با 4 لشکر و 4 تیپ شامل لشکرهای 5 نصر، 6 پاسداران،

[ صفحه 202]

21 امام رضا (ع)، 155 شهداء و تیپهای 35 امام حسن (ع)، 18 الغدیر، 12 قائم و 48 فتح، مجموعا با 57 گردان و قرارگاه قدس با 6 لشکر و یک تیپ شامل لشکرهای 10 سیدالشهداء (ع)، 31 عاشورا، 32 انصار الحسین (ع)، 27 حضرت رسول (ص)، 52 قدس و 57 حضرت ابوالفضل (ع) و تیپ زرهی 20 رمضان، مجموعا با 47 گردان، مأموریت اجرای عملیات را برعهده گرفتند.

وضعیت دشمن

تحرک نیروهای خودی در منطقه فاو و اجرای عملیات بزرگ سالانه در منطقه‌ی جنوب، سبب گردید تا دشمن توجه ذهنی و تمرکز نیروهای خود را به منطقه‌ی جنوب معطوف نماید. وضعیت فصلی در منطقه شمال غرب نیز به گونه‌ای بود که دشمن با توجه به سوابق عملیاتهای پیشین رزمندگان اسلام در این منطقه، امکان عملیات جدی و گسترده را پیش‌بینی نمی‌کرد. در مجموع این عوامل منجر به غافلگیری دشمن شد. حتی پس از اجرای مرحله اول عملیات، دشمن همچنان از انتقال نیروی متناسب با این عملیات به منطقه امتناع کرد. تنها پس از آغاز مرحله دوم عملیات و با پیشروی به سمت ارتفاعات مهم و استراتژیک الاغلو و دولبشک، عراق با درکی که نسبت به سمت اصلی تلاشهای ایران در این منطقه پیدا کرد، تدریجا به انتقال یگانهای جدید و یگانهای احتیاط سپاه یکم و سپاه دوم و همچنین دو تیپ 66 و 68 نیروی مخصوص از لشکر گارد، اقدام کرد. نیروهای دشمن که از ابتدا تا انتهای عملیات به منطقه وارد شدند مجموعا 8 تیپ و 4 گردان بودند.

اجرای عملیات

به رغم مشکلات بسیاری که برای اجرای عملیات در فصل سرما و یخبندان و در میان ارتفاعات صعب العبور وجود داشت، تلاشهای وسیعی به منظور

[ صفحه 203]

فراهم‌سازی مقدمات عملیات انجام گرفت. همچنین علاوه بر اقدامات شناسایی و طرح‌ریزی عملیات، فعالیتهای گسترده‌ای برای باز نگاه داشتن جاده‌ها در مقابل ریزش برف انجام گرفت. علاوه بر این برای تردد نیروهای لشکرهای 10 و 31 در محور قمیش، روی رودخانه قلعه چولان پلی نصب شد.
سرانجام پس از جا به جایی نیروها، عملیات بیت المقدس 2 در ساعت 15: 1 بامداد روز جمعه 25 / 10 / 66 با رمز مبارک «یا زهرا سلام الله علیها» آغاز شد. ابتدا یگانهای قرارگاه نجف و سپس نیروهای قرارگاه قدس در سه محور ویولان، دشت عمومی هرمدان و ارتفاع قمیش وارد عمل شدند. نتایج عملیات در شب اول به شرح زیر بود:
- لشکر 32 انصار در محور ماووت تحت امر قرارگاه قدس برای تصرف یالهای انتهایی قشن وارد عمل شد. اهمیت تصرف و پاکسازی و تأمین این منطقه به دلیل فراهم‌سازی امکان عبور یگانهای بعدی به سمت ارتفاع آمدین بود. پیچیدگی و استحکامات موجود در منطقه سبب گردید تا ادامه عملیات در این محور به شب بعد موکول شود.
- لشکر 31 عاشورا روی ارتفاع قمیش وارد عمل شد و با استفاده از راه کار لشکر 10 سیدالشهداء (ع) پیشروی کرد طوری که قبل از روشن شدن هوا، مواضع دشمن در این محور سقوط کرد.
- لشکر 6 پاسداران نیمی از ارتفاع ویولان را تصرف کرد. علت اصلی عدم تصرف کامل این ارتفاع، وجود برف زیاد و مشکل تردد نیروها بود.
- لشکر 5 نصر، تیپ 35 امام حسن (ع) و تیپ 18 الغدیر دشت عمومی هرمدان را تا ساعت 9 صبح پاکسازی کردند.
- ارتفاع قمیش در محور لشکر 10 به طور کامل تصرف شد و در سمت لشکر 31 قله‌ی اصلی آن تصرف نشد و الحاق کامل ایجاد نگردید.

[ صفحه 204]

مجموعا در شب اول به رغم مشکلاتی که در تردد نیروها در میان برف و کوهستان و در مسیرهای طولانی وجود داشت، بخش عمده اهداف مورد نظر تأمین شد.
با روشن شدن هوا عملیات همچنان ادامه یافت. نیروهای دشمن که در محاصره قرار گرفته بودند بعضا برای فرار به میان برفها می‌رفتند که جز مرگ یا اسارت سرانجام دیگری نداشتند. در مجموع، عکس العمل جدی و قابل توجهی از دشمن مشاهده نشد و همین امر نشانه‌ی غافلگیری دشمن نیز بود.
متقابلا برابر تدبیر فرماندهی قرارگاه نجف برای ورود به تنگه قمیش و پشت سرگذاشتن مواضع دشمن، نیروهای تحت امر این قرارگاه با یک خیز نسبتا بلند وارد تنگه شدند و بدین ترتیب مواضع دشمن در پشت ارتفاع قمیش از سمت دهکده، متزلزل شد. ضمن اینکه نیروهای لشکر عاشورا نیز قبل از ورود نیروهای قرارگاه نجف به داخل تنگه، قله اصلی ارتفاع قمیش را تصرف کردندو در نتیجه نیروهای خودی به طور کامل بر این منطقه مسلط شدند.
موقعیت جدید نیروهای خودی در این منطقه (تنگه قمیش) و تأثیرات ناشی از این وضعیت، منجر به افزایش حساسیت دشمن و در نتیجه افزایش فشار قوای عراقی برای باز پس‌گیری منطقه گردید.
پس از این مرحله‌ی موفقیت‌آمیز، لازمه‌ی تداوم عملیات تصرف ارتفاعات دولبشک و الاغلو بود تا بدین وسیله امکان پیشروی به سمت ارتفاعات موکبه و قیوان فراهم شود. با گذشت زمان و تداوم عملیات نیروهای خودی در شبها و روزهای بعد، در اوضاع جوی بسیار نامساعد و افزایش تدریجی حضور نیروهای دشمن و فشار آنها، ادامه عملیات ضرورتا نیاز به توان بیشتری داشت و این امر تنها با کسب زمان برای بازسازی یگانها امکان‌پذیر بود. بنابراین، نیروها در محورهای مختلف به تثبیت منطقه تصرف شده اقدام کردند.
در این عملیات ضمن تصرف ارتفاعات آمدین، ویولان، گوجار، قمیش،

[ صفحه 206]

تپه سوزنی و گرده شیلان، امکان تردد نیروهای قرارگاه رمضان به مناطق آزاد شده در داخل خاک عراق فراهم شد. در این میان، مجموعا بیش از 70 درصد از اهداف ارضی عملیات تأمین شد.
در این عملیات بیش از پنج هزار نفر از نیروهای دشمن کشته و زخمی و بین 50 تا 100 درصد یگانهای درگیر آن در منطقه منهدم شدند. غنائم به دست آمده در این عملیات نیز قابل توجه بود.

عملیات بیت المقدس 3

اشاره

تجارب حاصله از سلسله عملیاتهای پیشین در منطقه شمال غرب به ویژه عملیات بیت المقدس 2، مبین وجود نوعی تناقض بود. بدین معنا که از یک سو به دلیل وجود دورنمای روشن نسبت به آینده، در صورت پیشروی در عمق خاک عراق و غافلگیر شدن دشمن نسبت به نیات و اهداف اساسی ایران در این منطقه، هر گونه «سرعت عمل» در شناسایی، طرح‌ریزی و اجرای عملیات می‌توانست مقدمات کسب پیروزی را با به دست آوردن موقعیتهای مناسب فراهم سازد. [486] از سوی دیگر، مشکلات اجرای عملیات با توجه به فصل سرما و وضعیت جوی و زمین و معضلات اساسی در احداث جاده و تأمین عقبه‌های مناسب و دشواریهای موجود برای جا به جایی سریع نیروها و همچنین بازسازی یگانهای عمل کننده، هر گونه کسب پیروزی نیاز به زمان و اقدامات مهندسی مناسب داشت.
بنابراین، تعجیل در اجرای عملیات عملا سبب می‌شد که ضمن تحلیل رفتن توان نیروهای خودی، دشمن نیز تدریجا با توجیه نسبت به سمت اصلی

[ صفحه 207]

تهاجم رزمندگان اسلام و اهدافی که مورد نظر بود با جا به جایی نیرو و تجهیز زمین، پیشروی نیروهای خودی را با مشکلات و موانع اساسی مواجه سازد. وضعیت ناشی از این تناقض و در عین حال دشواریها و موانع موجود، منجر به توقف عملیات بیت المقدس 2 شد و در پی آن بحث و بررسی و اساسی برای ادامه‌ی عملیات در این منطقه صورت گرفت که منتهی به تصمیم‌گیری برای اجرای عملیات بیت المقدس 3 شد.
در بحثهایی که در طرح‌ریزی عملیات بیت المقدس 3 (که پس از توقف عملیات بیت المقدس 2) صورت گرفت، فرماندهان سپاه در این مورد اتفاق نظر داشتند که شرط اساسی اجرای عملیات و کسب پیروزی، امکانات و توان مهندسی مناسب می‌باشد. [487] بر همین اساس، پیش‌بینی لازم صورت گرفت و زمان اجرای عملیات 20 / 11 / 66 تعیین شد. [488] .

تلاشها و اقدامات دشمن

در عملیات بیت المقدس 2 بویژه در مرحله اول عملیات، دشمن نیروهای قابل توجهی را به منطقه منتقل نکرد و همین مسئله منجر به پیدایش این باور و درک شد که توجه دشمن معطوف و متمرکز به منطقه جنوب شده و عملا نیز غافلگیر شده است. مجددا به هنگام بحث و بررسی توقف عملیات بیت المقدس 2 و تعیین زمان برای اجرای عملیات بیت المقدس 3، بر پایه درکی که نسبت به رفتار و عملکرد دشمن در عملیات بیت المقدس 2 وجود داشت، چنین پیش‌بینی می‌شد که دشمن نیروی قابل توجهی را به منطقه اعزام نخواهد کرد.
شکل گیری این ذهنیت در مورد دشمن و پیش‌بینی رفتار و عملکرد احتمالی

[ صفحه 208]

آن، نقش تعیین کننده‌ای در طرح‌ریزی عملیات بیت المقدس 3 و تعیین اهداف این عملیات داشت.
در عین حال، چندی بعد دشمن سلسله تحرکات مهمی را در منطقه شمال غرب انجام داد. دشمن با جا به جایی و انتقال نیرو، مواضع خالی بر روی ارتفاعات موکبه، قیوان، یالهای گوجار و نیز محور حساس آسوس را پر کرد. این اقدام دشمن با توجه به امیدواری نیروهای خودی به تصرف این ارتفاعات پس از اجرای عملیات روی دولبشک و الاغلو در عملیات بیت المقدس 2، نشانه‌ی دشواریهای تداوم نبرد در این محور برای تحقق استراتژی عملیات در حد فاصل سد دوکان تا کاریزه بود که در سال 66 مورد نظر قرار گرفت. همچنین دشمن با حمله گسترده و وسیع به اکراد معارض، با استفاده از سلاح شیمیایی، مناطقی را که معارضین کرد عراقی آزاد کرده بودند، تصرف کرد و همین موجب تخلیه این مناطق از ساکنان آن شد. [489] .
پیدایش وضعیت جدید سبب گردید تا نیروهای کرد معارض برای رهایی از فشارهای دشمن، برای اجرای عملیات تلاش کنند. لیکن به علت مشکلاتی که برای اجرای عملیات وجود داشت هر گونه تعجیل به منزله ناکامی در دستیابی به اهداف عملیات تلقی می‌شد.

تلاش برای اجرای عملیات

پس از توقف عملیات بیت المقدس 2، شرط ادامه‌ی عملیات، علاوه بر ایجاد عقبه مناسب با احداث جاده از پاسگاه پلیس و از طریق ارتفاع ژاژیله و نصب پل روی رودخانه تا دشت هرمدان، فعال کردن قرارگاه رمضان از داخل مناطق آزاد شده بود. این امیدواری وجود داشت که با احداث جاده، موقعیت مناسب برای نقل و انتقال و پشتیبانی عملیات فراهم آید. همچنین اجرای مانور از داخل منطقه آزاد شده نیز با حمله به عقبه‌های دشمن، امکان دستیابی به اهداف

[ صفحه 209]

عملیات را تسهیل کند.
بر این مبنا، تلاشهای فشرده‌ای جهت فراهم‌سازی دو شرط اساسی و لازم برای اجرای عملیات آغاز شد. با گذشت زمان و به رغم تلاشهایی که انجام می‌گرفت، مشکلات ناشی از اوضاع جوی و وضعیت زمین برای احداث جاده روز به روز افزایش می‌یافت و به رغم اینکه 8 یگان مهندسی از جهاد و یگانهای مهندسی سپاه برای احداث جاده تلاش می‌کردند، لیکن چشم‌انداز روشنی برای آماده شدن جاده مطابق زمان از پیش تعیین شده مشاهده نمی‌شد. انتقال امکانات به داخل خاک عراق نیز به همین میزان با دشواری رو به رو بود.
به موازات مشکلات احداث جاده و انتقال امکانات به مناطق آزاد شده، از میزان آمادگی برای عملیات کاسته می‌شد و در نتیجه، امکان اجرای عملیات طبق زمان تعیین شده ازمیان می‌رفت. در چنین موقعیتی تأخیر در اجرای عملیات نیز مشکلات زیادی را به دنبال داشت. بدین معنا که در صورت استقرار نیرو در نزدیکی خط، امکان آسیب‌پذیری آنها وجود داشت و تخلیه آنها از منطقه نیز منجر به تضعیف روحی نیروها که با انگیزه عملیات به منطقه آمده بودند، می‌شد. در عین حال، امکان هوشیاری دشمن نیز وجود داشت. چنانکه تحرکات گسترده دشمن نیز در همین موقعیت انجام گرفت. [490] .
فرماندهی عملیات، برادر شمخانی، برای حل مشکلات عقبه، نیرو و استفاده از شبهای مهتابی، در وضعیت کاملا نامساعدی قرار گرفته بود که تصمیم‌گیری برای اجرای عملیات را با دشواری رو به رو می‌ساخت.

تغییر در طرح مانور عملیات

فرماندهی عملیات براساس بررسی و تحلیل حرکت دشمن - که در نظر داشت راه کارهای عملیات را مسدود نماید - طرح مانور را تغییر داد. به این

[ صفحه 210]

صورت که چون به علت تحرکات دشمن اجرای عملیات در محورهای کاریز و حرکت از پشت روی گوجار و الاغلو دچار مشکل یا غیر ممکن شده بود و همچنین به خاطر مشکلاتی که قرارگاه نجف برای تسریع در انجام دادن عملیات در سر راه خود داشت، در مجموع سبب گردید پیشنهاد اجرای عملیات به صورت مرحله‌ای عنوان شود، به رغم اختلاف نظری که در این زمینه وجود داشت، نهایتا با تأکید فرماندهی کل سپاه، برادر محسن رضایی، محدود شدن طرح مانور عملیات مورد تأیید قرار گرفت.
در تدبیر جدید، گر چه محدودیت طرح مانور با استراتژی تعیین شده در سال 66 برای منطقه غرب کشور مغایرت داشت، ولی از یک سو ضرورت اصل آفند و از سوی دیگر ضرورت آماده کردن زمینه عملیات در حلبچه، سبب گردید به منظور فریب دشمن، بر اجرای عملیات در این منطقه تأکید شود. [491] .
به این ترتیب عملیات بیت المقدس 3 در محور ماووت به تصرف ارتفاع گوجار محدود شد و تلاش اصلی به منطقه حلبچه معطوف گردید و بخشی از نیروها به این منطقه منتقل شدند. اصولا، عملیات روی گوجار علاوه بر فریب دشمن، منجر به تکمیل خط پدافندی نیروهای خودی در محور ماووت می‌شد. مسؤولیت عملیات نیز به قرارگاه نجف واگذار شد.

طرح مانور عملیات

اجرای عملیات روی ارتفاع گوجار بستگی تام به تصرف الاغلو داشت و تصرف الاغلو نیز وابسته به تأمین ارتفاع دولبشک بود. به دلیل محدود شدن عملیات به تصرف گوجار، مشکلاتی در طرح‌ریزی عملیات بروز کرد. به

[ صفحه 211]

همین دلیل بحث و بررسی مجدد در این زمینه منجر به ارائه طرحها و پیشنهادهای متفاوتی شد، لیکن با توجه به محدودیت نیرو و امکانات و مهمتر از همه ضرورت تسریع در انجام دادن عملیات، فرمانده کل سپاه مجددا تصرف گوجار را به عنوان هدف قرارگاه نجف در عملیات بیت المقدس 3 مورد تأکید قرار داد.
بنابراین تدبیر، لشکر 5 نصر مأموریت داشت تا یال 1 گوجار را از گرده‌ی هلکان تا پایین صخره‌ای تصرف و تأمین نماید. لشکر 31 عاشورا نیز در زیر صخره‌ای با لشکر 5 نصر الحاق کند و سپس روی تنگه آمده و خاکریز احداث نماید. همچنین تیپ 35 امام حسن (ع) می‌بایست قبل از بریدگی یال گوجار روی یال اصلی و یال 2 را تا حداقل 3 کیلومتر جلوتر (محل جدا شدن یال گاراده) تصرف و تأمین کند و تیپ 12 قائم (عج) نیز قله گوجار و قسمتی از یال اصلی را تصرف و تأمین نمایند. [492] .
برای پشتیبانی هلی‌کوپتری منطقه، طرح خاصی پیش‌بینی نشده بود و پشتیبانی هوانیروز تنها به گروه هوانیروز کرمان که به مدت 5 ماه در منطقه فعالیت کرده و فشار زیادی را متحمل شده بود، محدود می‌گردید. استعداد این گروه هوانیروز در منطقه شامل یک هلی‌کوپتر 206، چهار هلی‌کوپتر 214، یک هلی‌کوپتر کبری و همچنین یک هلی‌کوپتر 206 از سپاه بود. [493] .

اجرای عملیات

زمان آغاز عملیات ساعت 1 بامداد 23 / 12 / 66 تعیین شده بود. نیروها از حوالی غروب تدریجا از مقر خود در دشت هرمدان به سوی نقاط رهایی حرکت کردند. در این حال وضعیت جوی نیز رو به تغییر نهاد و تدریجا بارش برف آغاز شد. مه غلیظ منطقه را پوشانده و موجب محدودیت دید رزمندگان شده بود که همراه با سرمای شدید و وجود برف روی قله گوجار سختی شدیدی

[ صفحه 212]

را به آنها تحمیل می‌کرد، طوری که نیروهای تیپ 12 قائم (عج) مسیر را گم کردند. [494] .
سرانجام به رغم دشواریهای موجود، نیروها در کلیه محورها آمادگی خود را برای اجرای عملیات اعلام کردند و در ساعت 1 بامداد عملیات با رمز مبارک «یا موسی بن جعفر (ع)» آغاز شد. نخست نیروهای تیپ 12 و سپس نیروهای لشکر 31 با دشمن درگیر شدند. نیروهای لشکر 5 و تیپ 35 همچنان دچار مشکل بوده و به رغم گذشت نیم ساعت از آغاز عملیات، هنوز با دشمن درگیر نشده بودند.
در ساعت 10: 3 بامداد نیروهای لشکر 31 اعلام کردند که مأموریت خود را به طور کامل انجام داده‌اند. در نزدیکی صبح، لشکر 5 پس از درگیری با دشمن اعلام کرد که هدف خود را با تصرف هلکان تأمین کرده است و درگیری روی صخره‌ای ادامه دارد.
تیپ 12 قائم که مسیر خود را گم کرده بود، پس از روشن شدن هوا قله‌ی گوجار را تصرف و تأمین کرد. نیروهای دشمن در سنگرهای روی گوجار همگی یخ زده بودند و لذا تصرف و پاکسازی آن سنگرها به سهولت انجام گرفت. نظر به اینکه تصرف گرده هلکان دچار مشکل شده بود، از نیروهای 12 قائم (عج) برای کمک به لشکر 5 نصر استفاده شد. در زمانی که اهداف هنوز به طور کامل تصرف و تأمین نشده بود، اخبار واصله از شنود دشمن به قرارگاه نجف حاکی از انتقال نیروهای کماندویی سپاه پنجم به منطقه و آمادگی آنها برای پاتک بود.
با روشن شدن هوا یگانهای مستقر روی گوجار (تیپ 35 و تیپ 12) درخواست هلیکوپتر کردند تا مجروحین تخلیه شوند و تدارکات و مهمات برای آنها ارسال شود. ولی محدودیت در تعداد هلیکوپتر و فقدان تور برای اسلینک مهمات و تدارکات مانع از تأمین درخواست یگانهای مذکور شد.

[ صفحه 213]

با گذشت زمان همچنان تلاش برای تصرف مجدد گرده هلکان و صخره‌ای متوقف شده و دشمن نیز با توجه به خلاء موجود بین تیپ 35 و لشکر 31 فشار خود را در این محور متمرکز کرده بود. در چنین موقعیتی، تیپ 12 از یال 1 گوجار به سمت یال 2 پیشروی کرد.
مجموعا در شب و روز اول عملیات، اهداف عملیات به غیر از اهداف لشکر 5 نصر و بخشی از جناح راست آن، تأمین شد و تلاش دشمن نیز برای باز پس‌گیری مناطق بسیار ضعیف بود. تخلیه مجروحین و اسلینک مهمات و تدارکات با استفاده از هلیکوپتر مهمترین مشکل یگانها در روز اول بود که کماکان لاینحل باقی ماند.
در شب دوم عملیات، قرار شد نیروهای تیپ 35 با سرازیر شدن به طرف چپ تا نزدیک گرده هلکان را تصرف و پاکسازی نمایند. لشکر 5 نیز با استفاده از موقعیت تیپ 35، عملیات خود را از آخرین حد تصرف شده به سمت چپ ادامه دهد و با گذاشتن از گرده هلکان به سمت صخره‌ای، در پایین صخره‌ای با لشکر 31 الحاق نماید.
ساعت 21 شب 23 / 12 / 66 عملیات شب دوم آغاز شد، ولی موفقیتی به دست نیامد و تنها لشکر 5 نصر یکی از تپه‌های کوهان شتری نرسیده به گرده هلکان را به تصرف خود درآورد. همزمان با آغاز عملیات در شب دوم، دشمن به گلوله باران شیمیایی در شیارهای دشت هرمدان که عقبه یگانها بود، اقدام کرد. این مسئله بر تعداد مجروحین و مشکلات انتقال آنها افزود.
در شب سوم با کسب اطلاعات جدید از موقعیت دشمن در گرده هلکان و صخره‌ای، مجددا طرح‌ریزی و اجرای مانور به منظور تأمین دو منطقه یاد شده آغاز شد. همچنین قرارگاه رمضان برای اجرای عملیات از سمت غرب روی یال گاراده (یال شماره 3) اعلام آمادگی کرد.
عملیات شب سوم در ساعت یک بامداد 25 / 12 آغاز شد. لشکر 31

[ صفحه 214]

عاشورا اهداف خود در صخره‌ای را تصرف کرد. لشکر 5 نصر گرده هلکان را تصرف و تأمین کرد و تنها راه کار زیر گرده هلکان همچنان مسئله داشت و با الحاق نیروها در این منطقه در حدود ساعت 30: 3 بامداد، معضل موجود برطرف شد.
بدین ترتیب، اهداف مورد نظر پس از اجرای عملیات در سه شب متوالی، به رغم مشکلات ناشی از اوضاع جوی، وضعیت زمین و فقدان پشتیبانی هلیکوپتری و سایر معضلات موجود، تصرف و تأمین گردید.

[ صفحه 217]


عملیات والفجر 10، آزاد سازی حلبچه

اشاره

خلاصه گزارش عملیات والفجر 10 اولین بار در بولتن «بررسی» معاونت سیاسی سپاه پاسداران، شماره 2، فروردین 1367 به قلم محمد درودیان درج شد که با اصلاحات مختصری در اینجا می‌آید.
معضلات و نارساییهای موجود برای تداوم عملیات بیت المقدس 2 بویژه هوشیاری دشمن نسبت به سمت تک (ماووت - سلیمانیه)، تخریب جاده و پل گرده‌رش بر اثر طغیان رودخانه و مسدود شدن عقبه عملیات، بارش برف سنگین و مداوم و همچنین تلاش گسترده دشمن در مناطق آزاد شده با حمله به مواضع کردهای معارض عراقی، تدریجا نظرها را به منطقه عمومی حلبچه و سد دربندیخان معطوف کرد.
پس از بحثها و بررسیهای فراوانی که انجام گرفت این نتیجه حاصل شد که تا زمانی که بررسیها و فعالیتهای شناسایی در منطقه جنوب به نتیجه نرسیده است. [495] در اولویت اول، عملیات روی ارتفاعات الاغلو و دولبشک ادامه یابد. در اولویت دوم، عملیات در منطقه جنوب پیگیری و در اولویت سوم، عملیات در منطقه حلبچه طرح‌ریزی شود. در نظر گرفتن سه منطقه برای عملیات و اولویت‌بندی آن، چنانکه پیش از این اشاره شد، عمدتا نتیجه‌ی حاصل از تجارب نبرد در سالهای قبل بود. بدین معنا که در صورتی که

[ صفحه 218]

عملیات در یک منطقه با مشکلات اساسی یا بن بست مواجه می‌شد، تداوم تهاجم به دشمن با تعویض منطقه عملیاتی و جا به جایی یگانها ادامه می‌یافت.
بدین ترتیب با محدود شدن عملیات بیت المقدس 2 و معضلاتی که برای اجرای عملیات در جنوب (فاو) وجود داشت، منطقه عمومی حلبچه و سد دربندیخان به عنوان منطقه اصلی انتخاب شد.

موقعیت منطقه

منطقه عمومی حلبچه به جز در غرب و شمال که دریاچه دربندیخان در آن واقع شده است، در محاصره ارتفاعات صعب العبور و مرتفعی قرار گرفته و هر کدام دارای نقشی حساس می باشد از جمله: بالامبو و شاخ بالامبو که بر دریاچه دربندیخان و بر دشت و ارتفاعات تمورژنان مسلط است و شاخ تمورژنان که بر شاخ شمیران، سد دربندیخان، تونل جاده سلیمانیه - بغداد تسلط و دید و تیر دارد. علاوه بر اینها، ارتفاعات پروینه، توانیر، پنج قله، شیندروی، تپه چناره، سه تپه، خورنوازان، تپه هانی قول، تپه سزام و شاخ دارزین قسمت دیگری از ناهمواریهای منطقه می‌باشند.
همچنین شیارهایی در منطقه وجود دارد که هر کدام نقش مؤثری در اختفاء نیروهای خودی داشته و بعضا به عنوان معابر وصولی مورد استفاده قرار گرفته‌اند. از جمله این شیارها می‌توان از، دره گلان، شیار زلم، شیار سورمر، شیارسازان، دره خورنوازان، شیار بالای روستای خوی و شیار وشکنام، نام برد.

تأسیسات نظامی، اقتصادی و شهرها

از عمده‌ترین تأسیسات اقتصادی منطقه، سد دربندیخان است که علاوه بر پرورش ماهی و کشاورزی، در تأمین برق قسمت وسیعی از عراق نقش مهمی دارد. تأسیسات نظامی دشمن در این منطقه عبارتند از: پادگان حلبچه که دارای

[ صفحه 219]

پد آسفالته هلیکوپتر است. پادگان لشکر 27 ارتش عراق در کانی مانگا، مقر فرماندهی دفاع الوطنی سپاه یکم واقع در منطقه رود اژه و پایگاههای موشکی سام 2 و سام 7.
راههای ارتباطی طی دشمن به منطقه عبارتند از:
- جاده سید صادق - خرمال - حلبچه
- جاده حلبچه - طویله - نوسود
- جاده اربت - سید صادق
- جاده اربت - دربندیخان - خرمال
پلها نیز به تناسب رودخانه‌های موجود در منطقه عبارتند از: پل زلم، پل ملاویسی، پل سرآوا، پل اماجنامن، پل حاجی ورفه و پل خاکی خول.
عمده‌ترین شهرهای عراق در منطقه به ترتیب وسعت و اهمیت عبارتند از: حلبچه، خرمال، دوجیله.
- شهر حلبچه با جمعیتی در حدود 70 هزار نفر در استان سلیمانیه و در جنوب شرقی دریاچه دربندیخان قراردارد. شهر از شمال به ارتفاعات سورن، از جنوب به ارتفاعات بالامبو، از شرق به ارتفاعات شیندروی، پروینه، توانیر، پنج قله و از غرب به ارتفاع تمور ژنان و دریاچه دربندیخان محدود می‌شود.
- شهر خرمال در شمال شرقی حلبچه قرار دارد و به دو قسمت جدید و قدیم تقسیم شده است. به دنبال قیام مردم خرمال، رژیم عراق قسمت قدیمی شهر را ویران کرد. در قسمت جدید 15 هزار نفر سکونت داشتند. این شهر از نظر آب و هوا و اوضاع جوی از جمله بهترین مناطق عراق می‌باشد.
- شهر دوجیله در فاصله پنج کیلومتری شمال غربی شهر حلبچه قرار دارد. در غرب این شهر دریاچه دربندیخان واقع است. منطقه دوجیله بیش از آنکه مسکونی باشد نظامی بوده و قسمت عمده‌ای از قرارگاه‌های دشمن در این منطقه و حوالی آن قرار دارد.

[ صفحه 220]

روستاهای این منطقه، به دنبال سیاست رژیم بعثی در مناطق آزاد شده، برای محدود کردن مبارزه اکراد ویران شده است و تنها اندکی از آنها سالم هستند از جمله: پیاره، هاوارلی، یاموک، انب، ابابیده و جلیله.

سابقه عملیاتی منطقه

منطقه مزبور، بارها مورد توجه طراحان نظامی سپاه قرار گرفته بود، لیکن مسائل عدیده‌ای مانع از انجام دادن تلاش جدی در این منطقه بود. پس از عملیات والفجر 4 کار احداث تونل روی ارتفاعات سورن آغاز شد و بدین ترتیب جاده اصلی تا روی سورن و در محور دیگر از دزلی روی مله خور احداث گردید. اطلاع دشمن نسبت به احداث تونل و نیز صعب العبور بودن ارتفاعات مانع از سرعت عمل در احداث جاده و دیگر اقدامات مهندسی بود. در نتیجه، به رغم تأکید فرماندهی سپاه و بررسی مکرر جوانب طراحی و انجام عملیات در این منطقه، عملا مقدمات و شرایط لازم برای تحقق عملیات فراهم نشد.
عوامل بسیاری در عدم تحرک جدی در این منطقه مؤثر بوده‌اند، که مهمترین آنها وضعیت و ویژگیهای زمین آن است که از ترکیب ارتفاعات سرکوب در شرق، شمال شرقی و جنوب آن و نیز دریاچه دربندیخان در غرب و شمال غربی آن، به وجود آمده است.
عملیات در منطقه مزبور، به لحاظ ویژگیهای یاد شده، اساسا مانور گسترده‌ای را اقتضاء می‌کرد و این مهم به جهت اینکه تا سال 66 امکان انجام عملیات گسترده در جنوب فراهم بود، مورد توجه قرار نمی‌گرفت. در وضعیت جاری، براساس تدبیر جدید و نیز به لحاظ مشکلات موجود در جنوب، منطقه عمومی حلبچه برای عملیات گسترده مورد نظر قرار گرفت. ضمن اینکه ضرورت انجام دادن عملیاتی پیروز، قبل از پایان سال 66، که از ابعاد سیاسی تبلیغاتی مناسبی برخوردار باشد در انتخاب فوق بی‌تأثیر نبوده است.

[ صفحه 221]

همزمان با عملیات بیت المقدس 2 در منطقه حلبچه نیز تک محدودی طراحی شد که بنا به دلایلی صورت نگرفت. لیکن با توجه به سرانجام عملیات بیت المقدس 2، منطقه عمومی حلبچه مجددا مورد توجه فرماندهی سپاه واقع شد.
پیش فرضهای موجود در مورد کسب موفقیت در منطقه حلبچه، به لحاظ موقعیت زمین و نیز عدم حضور دشمن در این محور و فقدان مشکلات اساسی، موجب گردید تا این منطقه در مقایسه با منطقه عملیاتی بیت المقدس 2 انتخاب شود.

آماده سازی منطقه

عقبه‌سازی و احداث جاده مناسب روی بلندیهای صعب العبور و اتصال آن به منطقه عملیاتی از اهم مسائل عملیات بود که به طور جدی مورد توجه قرار گرفت. زیرا در صورت آماده نشدن جاده، مجددا زمان عملیات به تعویق می‌افتاد. جاده‌های مورد نظر در منطقه که عمدتا به دو عقبه اصلی مریوان - سنندج و باختران وصل می‌شد عبارت بودند از:
1- احداث جاده مله خور برای اتصال دره دزلی به دشت خرمال.
2- احداث جاده گوزیل و نصب پل روی رودخانه آب سیروان برای اتصال عقبه به دشت حلبچه یا عقبه پاوه.
3- احداث جاده از غرب بالامبو به غرب حلبچه.
در این خصوص، مسؤولیت و بار اصلی احداث جاده‌ها برعهده جهاد سازندگی و مهندسی سپاه بود. [496] با وجود سرما و صعب العبور بودن ارتفاعات، جهادگران تلاش جدی و قابل توجهی به عمل آوردند. در برخی

[ صفحه 222]

مواضع طوری بود که به علت بارانی بودن هوا هر 2 ساعت یک بار راننده لودر یا بلدوزر می‌بایستی لباسهای خود را تعویض کند. در این منطقه توپخانه‌ی سپاه تدریجا پای کارآمد و قرار بود برخی از نیازمندیهای توپخانه را نیروی زمینی ارتش تأمین کند که این امر به دور از مشکلات و اتلاف وقت نبود. گروه هوانیروز ارتش که عهده‌دار بخشی از پشتیبانی عملیات بود، شش روز قبل از عملیات توجیه شد. این نیرو توانست در روز اول عملیات تعدادی شهید و مجروح تخلیه کند که این امر حاکی از آمادگی قابل توجه هوانیروز در این عملیات بود.
اقدامات لازم برای آماده‌سازی اجرای عملیات در عرض 2 ماه صورت گرفت و این در مقایسه با مدتی که در سالهای گذشته برای انجام یک عملیات گسترده صرف می‌شد، زمان بسیار مطلوبی بود. در این میان، بدون تردید نقش و حضور فرمانده محترم کل سپاه، برادر رضایی که بدون وقفه تلاش می‌کرد و با تردد مکرر در منطقه، فعالیتهای آماده‌سازی را هدایت، کنترل و سامان می‌بخشید، بی‌نظیر و بسیار تعیین کننده و مؤثر بود.

اهداف عملیات

علاوه بر اهداف سیاسی، سه هدف عمده نظامی مورد نظر بود:
1- آزادسازی شهرهای حلبچه، خرمال، دو جیله، بیاره و طویله.
2- فراهم‌سازی مقدمات تصرف سد دربندیخان.
3- مسدود کردن عقبه اصلی استان سلیمانیه. [497] .

سازمان رزم

عملیات با سه قرارگاه سازماندهی شد و مجموعا 10 لشکر و 13 تیپ با استعداد 50 درصد در قالب 70 گردان به کار گرفته شدند که عبارت بودند از:

[ صفحه 223]

قرارگاه قدس شامل: لشکر 7 ولیعصر (عج) با 6 گردان، لشکر 33 المهدی (عج) با 6 گردان، لشکر 25 کربلا با 10 گردان، لشکر 19 فجر با 6 گردان، لشکر 17 علی ابن ابی‌طالب (ع) با 6 گردان، لشکر 41 ثارالله با 7 گردان و تیپ 35 با 4 گردان.
قرارگاه فتح شامل: لشکر 8 نجف اشرف با 5 گردان، لشکر 14 امام حسین (ع) با 5 گردان، تیپ 82 صاحب الامر (عج) با 3 گردان، تیپ 91 بقیةالله با 3 گردان، تیپ 44 قمر بنی‌هاشم (ع) با 3 گردان، تیپ 11 امیرالمؤمنین (ع) با 4 گردان و تیپ انصار الرسول با 3 گردان.
قرارگاه کاظمین (ثامن الائمه) شامل: لشکر 9 بدر با 8 گردان، تیپ 26 انصار المهدی با 4 گردان، تیپ 75 ظفر با 2 گردان، تیپ 29 نبی اکرم (ص) با 6 گردان، تیپ ویژه شهداء با 6 گردان، سپاه چهارم با 6 گردان. [498] .

طرح مانور

موقعیت زمین منطقه نقش اصلی و تعیین کننده‌ای در نحوه طراحی مانور عملیات داشت. به علت وجود ارتفاعات سرکوب سورن در شرق منطقه‌ی عملیاتی و دریاچه دربندیخان در غرب آن، در حد فاصل انتهای شمال شرقی دریاچه تا ارتفاعات سورن محدوده‌ای به عرض 10 کیلومتر به وجود آمده است که از نظر نظامی به آن تنگه گفته می‌شود. در مباحث طرح مانور، تضمین موفقیت عملیات را در گرو انسداد تنگه با الحاق از دو محور می‌دانستند، بدین ترتیب که: در محور شمال از مله‌خور به طرف خرمال و از محور جنوبی از غرب بالامبو در امتداد تمور ژنان با تصرف سرپل احتمالی در کمر دریاچه و سرانجام الحاق دو بازو در تنگه و محاصره دشمن.
به منظور تحقق طرح مانور یاد شده سه قرارگاه برای عملیات در سه محور در نظر گرفته شد. قرارگاه قدس در محور شمالی که مأموریت بستن تنگه و

[ صفحه 224]

تصرف پل گردکو (عقبه اصلی دشمن به کل منطقه) را به عهده داشت. در محور جنوبی قرارگاه فتح در نظر گرفته شد تا ضمن تصرف بالامبو و تمور ژنان با تأمین سرپل در کمر دریاچه، برای مقابله با حرکت احتمالی دشمن، با احداث پل، از آمادگی لازمه برخوردار باشد. در محور میانی قرارگاه ثامن الائمه (ع) مأمور شد تا در محور گوزیل - دشت سازان بطرف حلبچه پیشروی کند و در مرحله دوم جاده بیاره - طویله - نوسود را تصرف و آزاد نماید.
قرارگاه رمضان علاوه بر مأموریت شناسایی، قرار شد تحرکاتی را در عمق و عقبه دشمن انجام دهد. همچنین تصرف شهر و انهدام توپخانه دشمن قسمت دیگری از مأموریت نیروهای نامنظم بود که می‌بایست با مشارکت تیپ 75 ظفر و اکراد معارض انجام شود.
مرحله‌بندی عملیات یکی از مسائل عمده‌ای بود که قسمتی از مباحث طرح مانور را به خود اختصاص داده بود. در پیش فرضهای موجود بعضا بین 1 تا 3 مرحله مطرح می‌شد. وجه مطلوب عملیات برای ممانعت از هوشیاری دشمن در مورد سمت اصلی تک، اجرای عملیات در یک مرحله بود، لیکن مشکلات موجود برای اتصال جاده از مله‌خور و شیار زلم به خرمال مانع از تحقق این امر بود. لذا پس از آنکه قرار شد عملیات در دو مرحله انجام گیرد، کاهش فاصله زمانی بین دو مرحله اول و دوم به عنوان راه حل معضل فوق مورد نظر قرار گرفت.

شرح عملیات

پس از بحثها و بررسیهایی که صورت گرفت، ساعت 2 بامداد 23 / 12 / 66 برای آغاز عملیات تعیین شد، لیکن به علت اینکه در برخی از محورها نیروها می‌بایستی فاصله زیادی را تا رسیدن به هدف طی می‌کردند، در نتیجه عملیات در حد فاصل ساعت 2 تا 4 بامداد با رمز مبارک «یا رسول الله (ص)» و با درگیری در محورهای مختلف آغاز شد.

[ صفحه 225]

سرعت عمل نیروها و دست‌یابی به بیش از 90 درصد از اهداف تعیین شده، مسئله شگفتی بود که اعجاب همگان را برانگیخت. به غیر از عکس العمل دشمن در شاخ سورمر و شاخ شمیران تحرک دیگری از نیروهای عراقی انجام نگرفت. در محور چناره به علت یخ بندان با 4 ساعت تأخیر، اهداف مورد نظر تأمین شد و تعداد زیادی از نیروهای دشمن که در خواب به سر می‌بردند کشته و اسیر شدند. در محور قرارگاه قدس پس از تصرف مله‌خور و ارتفاعات چناره، خرنوازان، هانی قول و تپه حمید به علت عدم اتصال جاده، عملیات متوقف شد. در محور قرارگاه فتح به رغم اینکه رزمندگان بالامبو و تنگه را تصرف کردند، لیکن به لحاظ توقف قرارگاه قدس و نیز عکس العمل دشمن در جناح چپ عملیات، روی شاخ سورمر و شاخ شمیران متوقف شدند. در محور میانی، قرارگاه ثامن الائمه (ع)، ارتفاعات مگرو و نیمی از شیندروی را تصرف کردند و به رغم روشنایی هوا، برای الحاق روی یال ارتباطی، شامل دشت‌سازان و سپس نیمی دیگر از ارتفاعات شیندروی، پیشروی را ادامه دادند.
با توجه به موفقیت‌های کسب شده، نیروها از روحیه‌ی خوبی برخوردار بودند. ضمن اینکه تلفات خودی نیز بسیار اندک بود. علاوه بر این، به لحاظ از هم گسیختگی قوای دشمن و عدم حضور جدی آنها در منطقه، بر سرعت بخشیدن در آغاز مرحله دوم عملیات تأکید می‌شد. مشکل اساسی در سر راه شروع مرحله دوم، عدم اتصال جاده هانی قول بود تا اینکه در ساعت 14 روز 24 / 12 / 66 خبر اتصال جاده به قرارگاه رسید و در پی آن با تصمیم قرارگاه مرکزی، اجرای مرحله دوم عملیات در شب سوم، حتمی شد.
در این میان، طی وقفه 48 ساعته بین دو مرحله‌ی عملیات، تحرکاتی از نیروهای عراقی مشاهده شد که دال بر غفلت کامل دشمن نسبت به اهداف مورد نظر و سمت اصلی تک بود. در این فاصله، تمرکز فعالیتها و تحرکات دشمن در درجه اول روی شاخ سورمر و شاخ شمیران و در درجه دوم در برابر

[ صفحه 226]

قرارگاههای فتح و ثامن الائمه بود. تبلیغات انجام شده تا مرحله دوم بی‌تأثیر در شکل‌گیری اقدامات دشمن نبود. چنانکه محور قرارگاه قدس، به عنوان عملیات ظفر 7 با مشارکت نیروهای تحت امر قرارگاه رمضان و اکراد معارض اعلام گردید و در مورد محورهای عملیات دو قرارگاه فتح و ثامن الائمه سکوت اختیار شد و این امر بر حساسیت دشمن نسبت به دو محور میانی و جنوبی افزود و موجب غفلت او از محور قرارگاه قدس شد. دشمن بنابر درک و ذهنیتی که در مورد عملیات داشت، ستونهای متعدد و طویلی را با عبور از پلهای ملاویسی و زلم به طرف دو جیله و سپس حلبچه روانه کرد. چنانکه تیپ کماندویی 68 نیروی مخصوص ارتش عراق، پس از ورود به منطقه، در روز اول پاتکهای خود را روی شیندروی آغاز کرد.
مجموعا به نظر می‌رسید که دشمن نسبت به محور قرارگاه قدس از حساسیت چندانی برخوردار نیست، ضمن اینکه در همان ابتدا تحرکات محدود دشمن با آتش مؤثر این قرارگاه ناکام و متوقف شد. قابل ذکر است که در این مرحله، قرارگاه رمضان فقط توانست پمپ بنزین شهر حلبچه را به آتش بکشد.

مرحله‌ی دوم عملیات

پس از 48 ساعت توقف، مرحله‌ی دوم عملیات شب 25 / 12 / 66 آغاز شد. قرارگاه قدس با تصرف پل زلم، تنگه خورمال را مسدود کرد. در پی آن به قرارگاه فتح ابلاغ شد که به پیشروی خود ادامه دهد تا با قرارگاه قدس الحاق کند. قرارگاه ثامن الائمه (ع) نیز از روی ارتفاعات شیندروی به سمت دشت سرازیر شد. در مرحله دوم نیز سرعت عمل نیروها قابل توجه بود. به صورتی که قرارگاه فتح تا صبح روز 25 / 12 / 66 موفق شد ارتفاعات دارزین و سرپل مورد نظر را تصرف کند و به طرف جاده آسفالته حلبچه به دریاچه دربندیخان پیشروی نماید. قرارگاه ثامن الائمه در پیشروی به سمت محور جاده و ارتفاعات

[ صفحه 227]

پنج قله، به دلیل عدم حضور نیروهای دشمن در منطقه، مشکلی نداشت.
بدین ترتیب، در صبح روز سوم عملیات با تصرف پل زلم و بسته شدن تنگه، کلیه نیروهای دشمن در محاصره رزمندگان اسلام قرار گرفتند که درصدد عقب‌نشینی برآمدند، اما به دلیل بسته بودن عقبه‌شان، ستونهای متعدد دشمن همچنان سرگردان و هر از گاهی به یک سمت فرار می‌کردند و پس از مواجه شدن با نیروهای خودی مجددا به سمت دیگری می‌گریختند.
قرارگاه فتح با مشاهده وضعیت دشمن، مرحله سوم عملیات خود را به رغم روشن بودن هوا در همان سومین روز آغاز کرد و یگانهای تابعه‌ی قرارگاه در یک خیز پادگان زمقی را تصرف کردند و در حوالی ظهر به دروازه‌های شهر دو جیله رسیدند. در این موقعیت، تجمع اصلی نیروهای دشمن در حد فاصل 3 کیلومتری جنوب پل زلم تا شهر دو جیله بود. فرماندهی دشمن ابتدا تلاشش را متوجه پل زلم کرد تا شاید بدین وسیله حلقه محاصره را بشکافد، لیکن با مقاومت نیروهای خودی و اجرای آتش مناسب، متحمل تلفاتی شد و از تصرف پل زلم منصرف شد.
در این اثناء، قرارگاه ثامن الائمه توانست پس از درگیری اندک با گروههای ضد انقلاب در اطراف شهر نوسود، جاده مهم و اساسی نوسود - بیاره را آزاد کند. بدین ترتیب، عمده ترددها به این محور منتقل شد و عملا از ضرورت احداث سایر جاده‌هایی که از قبل مورد تأکید قرار گرفته بود، کاسته شد.

مرحله‌ی سوم عملیات

مرحله سوم عملیات از آغاز تاریکی روز 26 / 12 / 66 به منظور پیشروی در شمال رودخانه زلم و نیز الحاق قرارگاه قدس با قرارگاه فتح در دو جیله آغاز شد و با پیشرویهایی که در شمال رودخانه زلم صورت گرفت، نیروهای خودی در موقعیتی جدید که شامل سه تپان، جاده ارتباطی و تپه‌های کوچک مشرف بر پل

[ صفحه 228]

ملاویسی می‌شد، با احداث خاکریز استقرار یافتند. در محور جنوب پل زلم، به رغم تجمع انبوه دشمن، پیشروی نیروهای خودی همراه با جنگ شدید ادامه یافت و سرانجام ساعت 5 صبح به دروازه‌ی شهر دو جیله رسیدند و الحاق دو قرارگاه قدس و فتح صورت گرفت. با بسته شدن تنگه، به رغم اینکه قسمتی از نیروهای دشمن موفق به فرار از طرف سد دربندیخان شدند، لیکن مابقی نیروهای موجود در منطقه کشته یا به اسارت درآمدند.
در وضعیت جدید، تثبیت خط پدافندی مناسب در تنگه و نیز تصرف شاخ سورمر و شاخ شمیران که در طی عملیات به دلیل هوشیاری دشمن ناموفق مانده بود، در دستور کار قرار گرفت.

مرحله‌ی چهارم و پنجم عملیات

برای تحکیم خط پدافندی در تنگه، مرحله‌ی چهارم عملیات در هفتمین شب از آغاز عملیات به اجرا درآمد. بدین ترتیب که نیروهای خودی یال و تپه ریشن را تصرف کردند و در محور جاده سه تپان نیز مختصری پیشروی داشتند.
مرحله‌ی پنجم عملیات هم با تصرف شاخ سورمر و شاخ شمیران انجام گرفت که با موفقیت همراه بود. طی مرحله‌ی پنجم که بعدها به نام عملیات بیت المقدس 4 موسوم گردید، منطقه‌ی وسیعی از خاک دشمن آزاد شد که شامل دو ارتفاع مذکور و تعداد زیادی روستا بود.

نحوه‌ی تبلیغات و اعلام عملیات

پس از شکل‌گیری عملیات مشترک سپاه و ارتش از نیمه‌ی سال 60 تا عملیات بدر در سال 63 که به دنبال هر عملیات اطلاعیه مشترک صادر می‌شد، پس از سال 63، با اینکه نیروی زمینی سپاه مستقلا عملیات والفجر 8(فتح فاو)، سلسله عملیات گسترده و نیمه گسترده کربلای 1 و 3 و 4 و 5 و 8 و 10 و...

[ صفحه 230]

را انجام داد، ولی باز هم اطلاعیه‌ها مشترک صادر می‌شد تا آنکه در عملیات والفجر 10 با پیشنهاد سپاه به فرماندهی عالی جنگ، تبلیغات عملیات عملا با نام سپاه و از سوی ستاد کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجام گرفت.

اقدامات و واکنش دشمن

واکنش ضعیف نیروهای عراقی در برابر تحرکات نیروهای خودی، فرضهای متفاوتی را در خصوص غافلگیری و یا هوشیاری دشمن و میزان آن به ذهن متبادر می‌کند. مجموعا می‌توان چنین نتیجه گرفت که دشمن به رغم مشکلاتی که داشت، در عملیات بیت المقدس 2 توان زیادی برای متوقف کردن عملیات و در صورت امکان باز پس‌گیری مناطق تصرف شده، صرف کرد. از میزان بالای سرمایه‌گذاری ارتش عراق چنین استنباط می‌شد که دشمن از سمت اصلی تک نیروهای خودی و تبعات گسترده آن -در صورت اتصال خاک ایران به منطقه آزاد شده نیروهای اتحادیه میهنی کردستان عراق - واقف بوده و تلاش می‌کرد از هر گونه تصرف و تثبیت زمین در فصل زمستان و توسعه آن در فصل بهار جلوگیری به عمل آورد.
در حد فاصل بیت المقدس 2 و والفجر 10 تحرکات نیروهای خودی در منطقه بیت المقدس 2 مجددا بر حساسیت دشمن افزود. لذا از تاریخ 4 و 5 اسفند 66 به بعد اقدام به دو تلاش اساسی نمود:
1- تهاجم سنگین به منطقه آزاد شده از سوی اتحادیه میهنی کردستان و اقدام به باز پس‌گیری آن.
2- تلاش مهندسی - نظامی روی ارتفاعات آسوس و تهدید جناح شمالی منطقه عملیات بیت المقدس 2.
در منطقه عمومی دشت زور [499] (منطقه عملیاتی حلبچه) به غیر از انتقال 4 الی 5 تیپ و در برخی از مناطق تعویض نیروهای جاش با نیروهای نظامی،

[ صفحه 231]

تلاش دیگری از دشمن گزارش نشد. نظر به اینکه ستون پنجم افزایش تردد نیروهای خودی را مشاهده می‌کرد و نیروها با اتوبوس به دزلی منتقل می‌شدند و نیز با وجود اینکه دشمن در برخی از محورها از احداث جاده با خبر بود و روی عقبه دید داشت، اما واکنش جدی انجام نمی‌داد. لذا عدم تحرک دشمن مشکوک به نظر می‌رسید.
به هنگام آغاز عملیات، اولین عکس العمل دشمن در شاخ سورمر و شاخ شمیران بود. اسراء دشمن اظهار می‌داشتند که ما از 10 روز قبل در انتظار بودیم. حرکت بعدی دشمن بعد از آغاز عملیات، وارد کردن 4 تا 5 تیپ بود که عمدتا متوجه شیندروی و بالامبو بودند و حساسیت زیادی نسبت به ارتفاعات سورن نداشتند. به دنبال انسداد تنگه در مرحله سوم عملیات، نیروهای دشمن نخست سعی کردند از محاصره خارج شوند ولی موفق نشدند. پس از آنکه دشمن درک صحیح نسبت به عملیات پیدا کرد، از آنجایی که از نظر زمان عقب بود و یک جبهه را به طور کامل با توپخانه، فرماندهی و... از دست داده بود، نتوانست اقدام جدی برای باز پس‌گیری انجام دهد. لذا مبادرت به جلوگیری از پیشروی نیروهای خودی به سمت سید صادق نمود.
بعدها وقتی که فرمانده لشکر 43 ارتش عراق به اسارت درآمد، در اظهاراتش ضمن تمجید و ابراز شگفتی از سرعت عمل رزمندگان، غافلگیری کامل عراق را تأیید کرد. وی همچنین گفت که ما از یک ماه پیش به منطقه حساس شده و جاده را می‌دیدیم ولی جدی نمی‌گرفتیم، تا آنکه من روز دوم عملیات با فرمانده‌ی سپاه (یکم عراق) تماس گرفتم و گفتم این عملیات اصلی ایران است، او ابتدا نپذیرفت ولی روز سوم بر این نظر صحه گذاشت. پس، عملیات والفجر 10 با توجه به اظهارات اسرای عراقی و نیز مجموع اقدامات و عکس العملهای

[ صفحه 232]

دشمن در حین و بعد از عملیات، تماما حاکی از غافلگیرشدن دشمن در برابر ابعاد گسترده عملیات بود.
دشمن در برابر اقدامات جمهوری اسلامی از منطقه فاو تا پاوه به دلیل عدم درک صحیح از تدابیر جدید ایران، نتوانست به جمع‌بندی صحیح برسد. لذا چنین پیش‌بینی می‌کرد که عملیات گسترده‌ی ما در جنوب انجام خواهد گرفت و جنوب در اولویت اول قرار دارد در غرب هم منطقه اصلی عملیات را منطقه بیت المقدس 2 پیش‌بینی می‌کرد و محور حلبچه را به عنوان فریب آن منطقه محسوب می‌کرد. پیش فرض فوق عنصر اصلی در عقب ماندگی دشمن و عدم درک صحیح آن نسبت به ابعاد و گستردگی عملیات و نیز سمت اصلی تک بود که در نهایت منجر به از دست دادن منطقه وسیعی از دشت زور شد.

تلفات دشمن و غنائم

علاوه بر اسارت بیش از شش هزار نفر از نیروهای دشمن، بیش از 100 دستگاه تانک و نفربر و همچنین چند قبضه توپ و کاتیوشا و تعدادی خودروهای مختلف از دشمن منهدم شد. با توجه به غافلگیری دشمن، غنائم به دست آمده در مقایسه با آنچه که از دشمن منهدم شد از شمار بیشتری برخوردار بود. چنانکه 30 الی 40 دستگاه تانک، 3 دستگاه نفربرام 113، 50 الی 60 دستگاه انواع مختلف توپ، 2 خودرو مخابرات، 3 دستگاه مرکز تلفن 10 شماره‌ای، 2 دستگاه کمپرسی و اقلام دیگری به تصرف رزمندگان اسلام درآمد.

بازتاب عملیات والفجر 10

واکنش رسانه‌های خبری و کارشناسان و تحلیلگران محافل سیاسی - نظامی نسبت به عملیات والفجر 10 در فضای ناشی از حملات موشکی عراق به تهران انجام گرفت. ابعاد و تبعات موشک باران تهران که برای نخستین بار انجام

[ صفحه 233]

می‌گرفت، بیش از عملیات والفجر 10 در کانون توجهات قرار داشت. در ثانی، عملیات والفجر 10 که در غرب کشور انجام شده بود، بدان جهت که فاصله منطقه عملیات والفجر 10 تا کرکوک نسبتا زیاد بود، در مقایسه با منطقه جنوب از اهمیت کمتری برخوردار بود لذا انعکاس و تأثیر آن در روند تحولات سیاسی - نظامی جنگ کم رنگتر از انعکاس دیگر عملیاتهای بزرگ بود. ثالثا بمباران شیمیایی حلبچه و ابعاد آن به عنوان یک فاجعه هولناک انسانی، کلیه رخدادهای جنگ و عملیات والفجر 10 را برای مدت کوتاهی تحت تأثیر قرار داد. حال با توجه به این ملاحظات، در ادامه‌ی بحث ضمن نگاه اجمالی به انعکاس چهارمین مرحله جنگ شهرها، بازتاب «عملیات والفجر 10» و «بمباران شیمیایی شهر حلبچه» مورد بررسی قرار خواهند گرفت